تعامل دو نهاد دين و رسانه، موافقان و مخالفان بسياري در سراسر دنيا دارد. برخي، ذات دين را با رسانه بيگانه و برخی رسانه را ابزار انتقال مفاهیم و آموزههای دینی میدانند و از رسانه دینی سخن میگویند. از نگاه آنان، رسانه دینی، خود را در برابر خداوند مسئول میداند، نه در برابر آگهیدهندگان، مشتریان یا دولت. چنین رسانهای، رضایت و خرسندی مخاطبان را پس از رضایت و خرسندی خداوند و پیامآور او میداند.
رسانه دینی میتواند آموزههای دینی را در بافتهاي جديد اجتماعي بگستراند و از نو برسازد و همزیستی آموزههای اسلامي را با عناصر حيات مدرن فراهم آورد. در عصر جهانیشدن، رسانهها در تجديد حيات ديني، بازتاب مراسم عبادي، انديشه و فعاليتها و سنتهاي ديني، ارائه باورها، افكار، برآورده ساختن علايق و دغدغههای دینی، دسترسی فرهنگهاي محلي و ديني به سطوح جهاني، گفتوگوی اديان و فرهنگها، احقاق نسبي حقوق فرهنگي و جستوجوي هويت دینی، به کار آمدهاند.
دو راهبرد كلي در همگرايي رسانههای مدرن و نهادهای دینی، در جهان معاصر پیشروست:
1. مقابله با تهديدات فرهنگي- ارتباطي جهانيسازي
2. بهرهگيري از فرصتهاي پديد آمده در جريان جهانيشدن
افغانستان امروز، پیش از هر چیز میدان رقابتی فرهنگی است که گردانندگان و بازیگران آن آگاهانه و به مدد رسانه در صدد جذب مخاطبان بیشتر و جهت دهی آنان میباشند. در عین حال، بسیاری از رسانهها و به ویژه شبکههای تلویزیونی تنها سودای به دام انداختن و نگاه داشتن مخاطب را دارند و کمتر برآوردن نیازهای فرهنگی و اجتماعی آنان را نشانه میروند؛ گویا ویژگیهای فرودین، عرصه را بر دغدغههای انسانی بنیادین تنگ کرده و رسانهها بر همین بنیان، آدمی را در محدوده تنگ خاکیاش به دام افکنده است.
در چنین زمانهای و با توجه به نیازهای واقعی مردم و کاستیهای فعالیت رسانهای در افغانستان و با غایت پاسخگویی به گوشهای از نیازهای فکری و معنوی جامعه «نما فیلم» با خواست و تلاش گروهی از جوانان هنر دوست و درد آشنا در سال 1385 پای در جهان رسانه گذاشت و در این سالیان کوتاه، برنامههای بلند و کوتاه بسیاری را در قالبهای سریال، فیلمهای داستانی، فیلم کوتاه، برنامههای آموزشی، مستند، مستند گزارشی، میزگرد، برنامههای ترکیبی، تله تئاتر، کلیپ و نماهنگهای مفهومی، در موضوعات معارف اسلامی، اجتماعی، علمی، سرگرمی، اقتصادی و سیاسی ساخت.